الگوریتم مرغ مگس‌خوار

مگس خوار

فرض کنید یکی از دوستانتان سوالی در مورد بهترین رستورآن‌های تهران از شما می‌پرسد. با اینکه تا به حال به چندین رستوران خوب رفته‌اید اما اطلاعات کافی در این مورد ندارید. اولین کاری که می‌کنید چیست؟  این که دیگر جای سوال ندارد! عبارت مورد نظر خود را در گوگل تایپ کرده و با کلیک بر روی دکمه جستجو، لیست بهترین رستورآن‌ها به همراه عکس، آدرس و نظرات مشتریان را در اختیار شما قرار می‌گیرد. با خود فکر می‌کنید که گوگل چقدر خوب منظور من را می‌فهمد!

فکر می‌کنم حداقل یک بار در زندگی‌تان برای شما هم این اتفاق افتاده باشد که عبارتی را در گوگل جستجو کردید و بعد از مشاهدۀ صفحه نتایج با چهره‌ای پوکر فیس (Poker face) آن را بسته‌اید.

مثلاً در گوگل جستجو می‌کردیم آموزش شنا و می‌رسیدیم به صفحات اسپمی که در ردیف اول نتایج گوگل جا خوش کرده بودند. همان صفحاتی که هیچ محتوای به درد بخوری نداشتند و کافی بود دستمان به جایی بخورد تا هزار تا پنجرۀ تبلیغاتی نفرت‌انگیز باز شود. یادتان آمد؟ حالا شاید بپرسید چه اتفاقی افتاده بود که گوگل این صفحات را در نتایج اولیه خود نمایش می‌داد؟ قضیه از این قرار بود که این سایت‌ها با ساختن لینک‌های اسپم و ریختن کلمات کلیدی به صورت فله‌ای در سایتشان، گوگل را فریب می‌دادند و به جایگاه‌های بالا نفوذ می‌کردند.

اما... گوگل هم بیکار ننشست. گوگل با ارائه آپدیت‌ها و الگوریتم‌های جدیدش این سایت‌ها را جریمه و به مرور زمان از صحنۀ اینترنت محو کرد. پاندای گوگل اولین الگوریتمی بود که به بررسی محتوای صفحات پرداخت و کیفیت آن‌ها را سنجید. همین الان هم اگر سایتی از مطالب کپی استفاده کند خیلی زود مورد خشم پاندا قرار می‌گیرد و جریمه می‌شود. بعد از پاندا، الگوریتم دیگری به نام پنگوئن متولد شد و وظیفۀ آن مبارزه با سایت‌هایی است که از بک‌ لینک‌ سازی اسپم استفاده می‌کنند.

الگوریتم مرغ مگس خوار گوگل چیست؟

 

کم کم گوگل به این نتیجه رسید که بهتر است به معنای کلمات و ارتباط آن‌ها با هم توجه عمیق‌تری نشان بدهد. چرا؟ چون گاهی تولیدکنندگان محتوا برای قرار گرفتن در نتایج اولیه گوگل مجبور بودند به شکل مکرر از کلمات کلیدی خاصی استفاده کنند. با این کار کیفیت مطالب پایین می‌آمد و سایت‌هایی که محتوای عالی تولید می‌کردند، نمی‌توانستند خوب دیده شوند. سرانجام...

در 20 آگوست سال 2013 گوگل الگوریتم دیگری را برای بهبود موتور جستجوی خود و تکمیل دو الگوریتم قبلی (پاندا و پنگوئن) معرفی کرد که مرغ مگس خوار یا Hummingbird نام گرفت.

دلیل اینکه نام مرغ مگس خوار برای این الگوریتم انتخاب شده، "سرعت و دقت" آن است. الگوریتم مرغ مگس خوار با دقت و سرعت بالایی کلمات را بررسی می‌کند و مترادف آن‌ها را تا حد زیادی می‌شناسد. مگس خوار در حالی که نزدیک‌ترین نتایج را به شما نشان می‌دهد، صفحاتی را هم که بیش از حد از کلمات کلیدی استفاده کرده‌اند و محتوای درست و حسابی ندارند جریمه می‌کند.

در واقع، هدف گوگل از ارائۀ الگوریتم مرغ مگس خوار این بود که هم نتایج واقعی‌تر و دقیق‌تری را به کاربران نمایش دهد و هم کاری کند که وبمسترها به تولید محتوای با کیفیت و ارزشمند توجه ویژه‌ای کنند.

روزهای بدون مرغ مگس‌خوار گوگل چگونه گذشت؟!
به یاد آوردن روزهایی که نمی‌توانستیم منظورمان را به گوگل بفهمانیم خیلی سخت نیست. همه‌ی ما تجربه‌ی سرچ کردن و سردرآوردن از سایت‌های اسپم و بدون ربط را داشته‌ایم، همان‌وقت‌ها بود که غول چراغ جادوی گوگل متوجه شد کاربرها همیشه با کلمات کلیدی مشخص خواسته‌شان را نمی‌گویند، همان‌ وقت‌ها که گوگل وقتی با یک جمله مواجه می‌شد دست و پایش را گم می‌کرد و حتی حروف اضافه را به عنوان کلمات کلیدی به حساب می‌آورد و تا به خودمان می‌آمدیم، می‌دیدیم داریم وسط یک متن بی‌ربط دست و پا می‌زنیم و هر چند ثانیه هم پیام‌های تبلیغاتی مثل مشت‌های جانانه به سر و صورتمان می‌خورد و بعد از سرچ کردن با بدنی کوفته و کتک خورده از پای سیستم بلند می‌شدیم و به این نتیجه می‌رسیدیم که گوگل، زبان ما را نمی‌فهمد و چراغ جادویش از کار افتاده است. همه‌ی ما این روزها را به یاد می‌آوریم.
همکاری غول گوگل با مرغ مگس‌خوار
بعد از گذشت آن روزهای سخت، گوگل از سریع‌ترین و بادقت‌ترین پرنده یعنی مرغ مگس‌خوار دعوت به همکاری کرد. تمرکز اصلی مرغ مگس‌خوار گوگل، بر مفهوم عبارت‌هایی‌ست که کاربرها سرچ می‌کنند. این الگوریتم می‌تواند با دیدن هر کلمه، تمام کلمات مترادف و مرتبط با آن را در سریع‌ترین زمان ممکن پیدا کند و با دقت بالا شما را به خواسته‌تان برساند. او به دنبال کشف روابط معنایی بین کلمات و ساختن شبکه‌های معنایی‌ست. در واقع این الگوریتم به شما اجازه می‌دهد تا با خیال راحت صندلی‌تان را مقابل صندلی آقای گوگل بگذارید و با هم گفت و گو کنید. این الگوریتم بیشتر به تجزیه و تحلیل عبارات جستجو شده توسط کاربران می پردازد تا گوگل با این کار بتواند نتایج بهتری را به کاربران نمایش داده و نتایج خود را بهبود بخشد. در واقع این الگوریتم تاثیر مستقیمی در نتایج رتبه بندی ندارد و صرفا عباراتی را که کاربر جستجو کرده بررسی می کند و بر اساس خواسته های کاربر سعی می کند بهترین نتیجه را نمایش دهد.

جست و جوی معنایی ( Semantic Search) چه طور به الگوریتم مرغ مگس ‌خوار کمک می‌کند؟

فرض کنید در سرچ کردن دچار اشتباه شوید و مثلا به جای نوشتن "سالن ورزشی آفتاب" بنویسید "ورزشگاه آفتاب"، حتی در این صورت هم گوگل متوجه می‌شود که منظور شما همان سالن ورزشی‌ست و با این که ورزشگاهی به اسم آفتاب وجود ندارد شما را ناامید نمی‌کند و نمی‌گذارد دست خالی صفحه‌ی گوگل را ترک کنید.
جست و جوی معنایی گوگل فقط به این جا ختم نمی‌شود. فرض کنید شما سرچ می‌کنید: "برای گرفتگی شانه چه کار کنم؟" و بعد او به سراغ عبارت‌هایی مثل "درمان گرفتگی شانه" و "ورزش‌هایی برای گرفتگی عضلات" و یا چیزهایی شبیه به این عبارت‌ها می‌رود و شما می‌توانید خاطر جمع باشید که او فرق این "شانه" را با "شانه زدن موها" و همین‌طور "شانه‌ی تخم‌مرغ" متوجه می‌شود.
جست و جوی معنایی کمک می‌کند تا گوگل علاوه بر توجه به مفهوم واژه‌ها و هم‌نشینی ‌کلمه‌های مختلف در یک عبارت، اطلاعات شخصی شما مثل تاریخچه‌ی جستجوهای پیشین، سن و سال، محل زندگی و اطلاعات مرتبط دیگر را هم در نظر بگیرد و شما را به بهترین نتیجه‌ی ممکن برساند.

گراف دانش (The Knowledge Graph) چه‌ طور به الگوریتم مرغ‌مگس‌خوار گوگل کمک می‌کند؟!

گراف دانش همان‌طور که از اسمش مشخص است با کمان‌های ارتباطی سر و کار دارد و به نوعی به گوگل کمک می‌کند تا جست و جوهای مرتبط انجام دهد. بگذارید برایتان یک مثال بزنم! فرض کنید شما عبارتی مثل "خرید شیرینی" را سرچ می‌کنید و علاوه بر دیدن صفحات مخصوص به فروش شیرینی، صفحاتی درباره‌ی سفارش انواع کیک، دستورپخت شیرینی‌ها و کیک‌های خانگی و یا ارزش غذایی شیرینی‌های مختلف و ... هم به شما نشان داده می‌شود. این موضوعات در واقع سرچ شما را تکمیل می‌کند.
تشخیص گوگل این است که چنین عنوان‌هایی هم می‌تواند برای شما جالب و مفید باشد. حالا اگر شما روی لینک این سایت‌ها کلیک کنید، به کامل شدن گراف دانش گوگل کمک می‌کنید. در واقع رفتار شما باعث افزایش دانش گوگل می‌شود.

چه طور با بهبود سئوی سایت، نظر مرغ مگس‌خوار را جلب کنیم؟

1-    مثل ربات‌ها فکر نکنید!
اگر تا به حال عادت کرده بودید مثل ربات‌ها فکر کنید و یا مدام از کلمات کلیدی مشخص در متنتان استفاده کنید، حالا کافی‌ست به ذهن طبیعی و انسانی خودتان برگردید و همان‌طور که فکر می‌کنید بنویسید. ذهن ما با شنیدن هر کلمه دایره‌ای از کلمات هم‌معنی و مرتبط با آن را به یاد می‌آورد و خیلی وقت‌ها عبارت‌های با طول متوسط و توصیفی به جای برخی کلمات به ذهنمان می‌رسد که می‌تواند محتوای ما را جلو ببرد. پس بین کلمه‌ها پل بزنید، ترکیب‌سازی کنید، خلاق باشید و به ذهن طبیعی انسان نزدیک و نزدیک‌تر شوید.
2-    انکر تکست‌ها را جدی بگیرید!
سعی کنید لینک‌هایی که انتخاب می‌کنید در راستای محتوا باشد، ممکن است یک عنوان جذاب عده‌ی زیادی را جذب کند اما گوگل به دنبال کشف ارتباط‌های معنایی‌ست پس به هماهنگی مفهوم لینک‌ها و محتوای سایت دقت کنید.

3-    زبان (Schema) نشانه‌گذاری استاندارد را فراموش نکنید!
برای معرفی صفحات با موضوعات مختلف کافی‌ست در کدنویسی سایت، با نشانه‌گذاری استاندارد به گوگل کمک کنید تا متوجه شود محتوای سایت شما درباره‌ی چیست؟
در کنار موارد بالا، خوب است مواردی مثل استفاده از تصاویر و ویدیو بین محتوای نوشتاری برای جلوگیری از خسته کننده شدن و هم‌چنین به منظور کاهش نرخ پرش، استفاده از نوشته‌هایی با کاراکتر محدود در کنار نوشته‌های بلند و هم‌چنین طراحی سایت برای دستگاه‌های مختلف مثل موبایل و تبلت و ... نیز مورد توجه قرار بگیرد.

مرغ مگس خوار و آینده‌ی جستجوی اینترنتی

فکر می‌کنید که چرا آینده از آن مرغ مگس خوار باشد؟ جواب آن ساده است. زیرا گوگل روز به روز باهوش‌تر می‌شود و با اعمال بروزرسانی‌هایی برای الگوریتم Hummingbird و رنک‌برین، نوید انقلابی بزرگ در جستجوی اینترنتی را به ما می‌دهد.

البته با اینکه الگوریتم مگس خوار گوگل به ‌اندازه پاندا و پنگوئن، تأثیری مستقیم در صفحه نتایج گوگل (SERP) ندارد، اما این الگوریتم‌ دقیقاً چیزی را هدف قرار داده که گوگل سال‌هاست به دنبال آن  است؛ یعنی درک رفتار و کسب رضایت کاربر.

عبارت سئو دیگر مخفف Search Engine Optimization نیست بلکه مفهوم آن در حال حاضر بیشتر شبیه به Search Experience Optimization است؛ یعنی، بهینه‌سازی تجربه جستجو برای کاربر.